کد مطلب:559
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:38
انگيزههاي گرايش به تصوّف چيست؟
علل و عوامل متعددي دارد كه در اينجا به برخي از آنها اشاره ميشود 1 ـ گرايشهاي شديد مادي در بسياري از جوامع، گروهي را كه نمي توانند با علائق مادي اشباع شوند به سوي عرفان سوق مي دهد، و هنگامي كه دست به عرفان اصيل نيابند طبعاً در اَثناء را ه گرفتار عرفان التقاطي مي شوند، لذا مي بينيم هر زمان اقبال به ماديات در جوامع اسلامي اوج گرفته و پس از مدتي مردم سر خورده شده اند بازار تصوّف گرم شده است. 2 ـ اسلام منهاي روحانيت كه باب طبع رجال سياست در بسياري از جوامع است، همانها كه از قدرت روحانيت بيم دارند و در عين حال مي خواهند با گرايش اسلامي جامعه هم صدا شوند، يكي ديگر از عوامل توجه به تصوف است، زيرا تصوّف، روحانيت را هميشه كنار زده، و زمام امر را به دست پير و مرشد و ولي و قطب مي سپارد كه غالباً غير روحاني هستند. لذا يكي از شرائطي كه بسياري از مرشدان و شيوخ تصوّف به مريدان خود مي كنند اين است كه از روحانيون فاصله گيرند، و سعي مي كنند آنها را به عنوان «علماي قشري»، «زاهدان رياكار» و «واعظاني كه در خلوت كار ديگر مي كنند» از نظر مريدان خود بيندازند. 3 ـ آزادي عمل بسيارند كساني كه به خاطر انگيزهي فطري و دروني و يا تربيت خانوادگي و شرايط محيط، مي خواهند داراي مذهبي باشند، ولي از سوي ديگر از احكام به اصطلاح دست و پاگير مذهب و حلال و حرام كه مزاحم اميال آنهاست ناراحتند. در اينجا به سراغ مذهبي مي روند كه بيشتر، آنها را به سير در باطن سوق ميدهد و همچون تصوّف، زياد به ظواهر شرع مقيد نمي كند. درون و حال را مي نگرند، ني برون و قال را و به گفتة خودشان به مغز اهميت مي دهند نه به قشر. به همين دليل در گذشته يك مشت خوانين ظالم و كساني كه شغلهاي نامشروعي داشتند، در زمره درويشان و يا لا اقل در سلك ايشان در مي آمدند و پاي بند نبودن آنها را به قسمتي از احكام شرع، يك نوع آزاد منشي و قابليت انعطاف و وسعت مشرب و به عكس تقيد متشرعين را به احكام الهي، يك نوع خشكي و خشونت مي پنداشتند. و نيز به همين دليل بسياري از جلسات صوفيان، كانوني بود از وجد و سماع و مطالب ديگر! 4 ـ تلاشهاي استعمار عامل ديگري براي اشاعة تصوّف در بسياري از مناطق محسوب مي شود، چرا كه صوفيان به حكم درون گرايي، چندان كار به برون ندارند، و به حكم «صلح كل» كه مذهب صوفي است، مايلند باهمگان كنار بيايند و در صلح و صفا زندگي كنند، و در تعليمات آنها مسائلي همچون جهاد و برخورد قهر آميز با دشمنان حق و عدالت و پنجه افكندن در پنجة ظالمان و ستمگران و قيام و شورش پرخروش بر ضد آنان محلي ندارد و به عكس خزيدن در گوشة خانقاه و چشم برداشتن از جهان ظاهر، كاملاً با افكار آنها سازگار است.چه عاملي براي تخدير توده ها از چنين تفكراتي بهتر ميباشد؟ و لذا جاي پاي استعمار در تاريخ تصوّف به خوبي نمايان است، مخصوصاً در عصر و زمان ما. براي اينكه مذهب ـ مخصوصاً اسلام ـ را از صورت فعّال بيندازند، و آن را به يك عامل تخدير مبدّل كنند، اصرار بر تقويت خانقاهها و رهبران اين فرق داشته و دارند.
جلوه حق
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.